گوریلا مارکتینگ یا بازاریابی چریکی، یک روش خلاقانه و کم هزینه است که برخلاف تبلیغات سنتی، بر نوآوری و غافلگیری تمرکز دارد. این روش به برندهای کوچک و نوپا این امکان را می دهد که با استفاده از استراتژی های غیرمستقیم و خلاقانه، توجه مخاطبان خود را جلب کنند.
بازاریابی گوریلا که از جنگ های چریکی الهام گرفته شده است، به برندها کمک می کند تا بدون نیاز به بودجه های کلان، در برابر رقبای بزرگ دیده شوند. در این مقاله، با انواع، مزایا، معایب و نمونه های موفق این سبک آشنا خواهید شد.
بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی به مجموعه ای از تکنیک های خلاقانه، غیرمنتظره و کم هزینه گفته می شود که برای جلب توجه مخاطب طراحی شده اند. این روش برخلاف تبلیغات سنتی، بر غافلگیری و تعامل احساسی با مخاطب تمرکز دارد تا تجربه ای منحصر به فرد و ماندگار ایجاد کند.
الهام این روش از جنگ های پارتیزانی است که در آن گروه های کوچک با استفاده از تکنیک های خلاقانه، به دشمنان بزرگتر حمله می کردند. به همین ترتیب، برندهای کوچک می توانند با خلاقیت خود در برابر رقبا و برندهای بزرگ تر، دیده شده و تاثیرگذار باشند.
انواع بازاریابی چریکی
گوریلا مارکتینگ روش هایی خلاقانه و غیرمنتظره را برای جلب توجه مخاطب به کار می گیرد. این تکنیک ها شامل روش های مختلفی هستند که برندها با کمترین هزینه بیشترین تاثیر را می گذارند. در ادامه، به انواع مختلف این روش ها می پردازیم.
- بازاریابی محیطی (Ambient Marketing): استفاده از فضاهای شهری و محیط های عمومی برای اجرای تبلیغات خلاقانه مانند نقاشی های خیابانی یا تبلیغات سه بعدی در مترو.
- بازاریابی تجربی (Experiential Marketing): ایجاد تجربه های حضوری و تعاملی برای مخاطب تا ارتباط احساسی و ماندگار با برند برقرار شود.
- بازاریابی ویروسی (Viral Marketing): تولید محتوای جذاب که به سرعت توسط مردم در فضای مجازی پخش می شود، مانند ویدیوهای وایرال یا چالش های اجتماعی.
- بازاریابی پنهان (Stealth Marketing): نمایش محصول در فیلم یا سریال بدون اشاره مستقیم به آن، به گونه ای که مخاطب متوجه تبلیغ شدن آن نشود.
- بازاریابی دزدکی (Stealth Marketing): تبلیغ بدون اینکه مخاطب متوجه شود که این تبلیغ است، به ویژه در موقعیت هایی که برند در پس زمینه حضور دارد.
- کمپین پارتیزانی کمین محور (Ambitious Guerrilla Marketing): استفاده از یک رویداد بزرگ برای تبلیغ برند، بدون اینکه اسپانسر رسمی آن رویداد باشید.
- بازاریابی مخفیانه (Undercover Marketing): استفاده از رویدادهای بزرگ برای تبلیغ برند، بدون اینکه به طور رسمی در آن رویداد حضور داشته باشید.
این روش ها به برندها کمک می کند تا با خلاقیت و به روشی غیر منتظره توجه مخاطب را جلب کنند.
مزایا و معایب گوریلا مارکتینگ
بازاریابی چریکی، مانند هر استراتژی دیگر، مزایا و معایب خاص خود را دارد که باید قبل از استفاده از آن در نظر گرفته شود.
- مزایا: گوریلا مارکتینگ روشی کم هزینه است که برندها می توانند با صرف هزینه ای اندک، توجه زیادی جلب کنند. این استراتژی به دلیل قابلیت وایرال شدن، به سرعت در فضای آنلاین پخش شده و برند را در معرض دید مخاطبان بیشتری قرار می دهد. همچنین، بازاریابی چریکی بر تعامل احساسی با مخاطب تمرکز دارد، که این تعامل باعث می شود برند در ذهن مخاطب باقی بماند و ارتباطی ماندگار شکل گیرد.
- معایب: با این که بازاریابی چریکی پتانسیل بالایی دارد، در برخی موارد، ممکن است مخاطبان دچار سوءبرداشت شوند و واکنش منفی نشان دهند. همچنین، این نوع تبلیغات نیازمند خلاقیت و نوآوری فراوان است و در صورتی که ایده ها به اندازه کافی جذاب نباشند، تاثیرگذاری لازم را نخواهند داشت. علاوه بر این، نتیجه این روش همیشه قابل پیش بینی نیست و امکان دارد برند نتایج مطلوب را دریافت نکند.
بنابراین، برندها باید این مزایا و معایب را به دقت بررسی کنند تا تصمیم بگیرند که آیا بازاریابی چریکی برای کسب و کارشان مناسب است یا خیر.
نمونه های موفق از بازاریابی چریکی
گوریلا مارکتینگ در بسیاری از برندهای معروف دنیا به خوبی اجرا شده است. در این بخش، به چند نمونه از این کمپین ها می پردازیم که تاثیر زیادی بر مخاطبان گذاشته و در فضای تبلیغات شهرت کسب کرده اند.
- کمپین (بزرگترین کفش دنیا) برای نایک: این شرکت برای معرفی کفش های جدید خود، یک کمپین چریکی به راه انداخت که در آن یک جفت کفش بسیار بزرگ را در مکان های مختلف شهر قرار داد. این اقدام توجه زیادی را به خود جلب کرد و در رسانه ها به سرعت پخش شد.
- طراحی های خیابانی خلاقانه کوکاکولا: کوکاکولا برای ایجاد تعامل بیشتر با مخاطبان، از طراحی های خیابانی خلاقانه بهره برد. به عنوان مثال، در برخی از نقاط شهر طراحی های سه بعدی از بطری های کوکاکولا روی زمین کشیدند که باعث می شد مردم به صورت طبیعی در عکس ها و ویدیوها از آن ها استفاده کنند.
- استفاده هوشمندانه از فضای عمومی توسط مک دونالد: مک دونالد برای تبلیغ سیب زمینی سرخ کرده خود، خطوط عابر پیاده را به شکلی طراحی کرد که شبیه به سیب زمینی های سرخ شده به نظر می رسیدند. این طراحی توجه زیادی را جلب کرده و با واکنش های مثبت مردم همراه بود.
این نمونه ها نشان می دهند که چگونه گوریلا مارکتینگ می تواند توجه را جلب کند و تاثیر زیادی در معرفی برندها داشته باشد.
آیا تبلیغات چریکی برای همه برندها مناسب است؟
بازاریابی چریکی ممکن است برای برخی برندها مفید و تاثیرگذار باشد اما این روش برای همه کسب و کارها مناسب نیست. استفاده از این استراتژی نیاز به خلاقیت بالا و توانایی ریسک پذیری دارد.
برندهایی که به دنبال تبلیغات ساده و موثر با بازده قابل پیش بینی هستند، ممکن است بازاریابی چریکی را مناسب ندانند. در حالی که این روش برای برندهای کوچک و نوپا که بودجه محدودی دارند و می خواهند از خلاقیت برای جلب توجه استفاده کنند بسیار موثر است اما امکان دارد برای برندهایی که در صنایع حساس یا رسمی فعالیت می کنند مانند شرکت های مالی یا بهداشتی، مناسب نباشد.
همچنین، برندهایی که شخصیت محافظه کار داشته یا مخاطبان سنتی دارند، باید از استفاده از بازاریابی چریکی خودداری کنند.
چه برندهایی می توانند از بازاریابی چریکی استفاده کنند؟
بازاریابی چریکی به ویژه برای برندهایی که ویژگی های خاصی دارند، بسیار موثر واقع می شود.
- بودجه محدودی دارند ولی خلاق هستند: برندهایی که برای تبلیغات خود بودجه زیادی ندارند، می توانند از خلاقیت و ایده های نوآورانه استفاده کنند تا بدون نیاز به هزینه های سنگین، توجه مخاطبان را جلب کنند.
- مخاطبان جوان یا آنلاین دارند: برندهایی که عمدتاً به نسل جوان یا مخاطبان آنلاین خدمات ارائه می دهند، می توانند از روش های جذاب و متفاوت بازاریابی چریکی برای برقراری ارتباط با این گروه ها استفاده کنند.
- شخصیت برند جسور یا نوآور دارند: برندهایی که شخصیت جسور و ریسک پذیر دارند، به راحتی می توانند از بازاریابی چریکی برای جلب توجه بیشتر استفاده کنند.
- در شبکه های اجتماعی فعال هستند: این برندها می توانند به سرعت محتوای خود را در شبکه های اجتماعی پخش کنند و با استفاده از کمپین های چریکی وایرال شوند.
- آمادگی آزمون و خطا دارند: برندهایی که آماده اند تا با ایده های جدید و گاهی ریسک پذیر وارد بازار شوند، می توانند از این نوع بازاریابی بهره مند شوند.
این ویژگی ها برند را برای استفاده از بازاریابی چریکی آماده کرده و به آن کمک می کنند تا در بازار رقابتی، بیشتر دیده شود.
چه برندهایی نباید سراغ بازاریابی چریکی بروند؟
اگرچه بازاریابی چریکی می تواند برای بسیاری از برندها مفید باشد، برخی برندها به دلیل ویژگی های خاص خود، نباید به سراغ این نوع استراتژی بروند. برندهایی که در شرایط زیر قرار دارند، باید از بازاریابی چریکی اجتناب کنند.
- در حوزه های رسمی یا حساس (مثل مالی، سلامت، آموزش) فعالیت دارند: برندهایی که در صنایع حساس و رسمی فعالیت می کنند، باید از ریسک های ناشی از بازاریابی چریکی دوری کنند. زیرا این نوع تبلیغات ممکن است به شکلی که مورد نظر باشد، پیام های رسمی و قابل اعتماد برند را منتقل نکند.
- شخصیت برند محافظه کار یا کلاسیک دارند: برندهایی که شخصیتی محافظه کار یا سنتی دارند، نباید از بازاریابی چریکی استفاده کنند، زیرا این استراتژی ممکن است با تصویر کلی برند همخوانی نداشته باشد و مخاطب را گیج کند.
- مخاطبان سنتی داشته یا انتظار رسمی بودن دارند: اگر برند شما مخاطبانی دارد که بیشتر به تبلیغات سنتی و رسمی علاقه مند هستند، استفاده از بازاریابی چریکی باعث از دست دادن ارتباط با این گروه می شود.
- ریسک پذیر نیستند: برندهایی که تمایل به اجتناب از ریسک و دقت در پیگیری استراتژی های تبلیغاتی دارند، نباید بازاریابی چریکی را امتحان کنند، زیرا این نوع تبلیغات نیازمند پذیرش ریسک و آزمون و خطاست.
- در شبکه های اجتماعی فعال نیستند: اگر برند شما به طور جدی در شبکه های اجتماعی حضور ندارد، کمپین های چریکی ممکن است بازدهی خوبی نداشته باشند، چرا که بسیاری از این کمپین ها به سرعت در شبکه های اجتماعی وایرال می شوند.
این موارد باید به دقت در نظر گرفته شوند تا برندها تصمیم درست را در خصوص انتخاب استراتژی بازاریابی اتخاذ کنند.
تفاوت بازاریابی چریکی با بازاریابی سنتی
بازاریابی چریکی و بازاریابی سنتی دو رویکرد متفاوت در تبلیغات هستند. بازاریابی سنتی به روش های کلاسیک مانند تبلیغات تلویزیونی، بیلبوردها و رادیو وابسته است که معمولاً نیاز به بودجه های بالا دارد و بر جذب حجم زیادی از مخاطبان تمرکز دارد.
در مقابل، بازاریابی چریکی بر خلاقیت و روش های غیرمنتظره تمرکز دارد. این روش به برندهایی با بودجه محدود این امکان را می دهد که با استفاده از تبلیغات نوآورانه، مخاطبان را به روشی غافلگیرکننده جذب کنند.
در نتیجه، تفاوت اصلی بین این دو نوع بازاریابی این است که بازاریابی سنتی بیشتر به بودجه متکی است، در حالی که بازاریابی چریکی بر خلاقیت و ایده های نو تمرکز دارد. شما میتوانید با استفاده از بازاریابی پیامکی (SMS Marketing) کسب و کار خود را توسعه دهید، زیرا این روش بسیار مقرون به صرفه است و نیاز به هزینه زیاد ندارد. علاوه بر این، با پیامک می توانید سریع تر به نتایج دلخواه خود برسید. ما به شما پنل پیامک «یک پیامک» را معرفی میکنیم تا در این مسیر، همراه و همیار شما باشد.
تکنیک های بازاریابی چریکی
برای موفقیت در بازاریابی چریکی، برندها باید از تکنیک های خاصی بهره ببرند که به خلاقیت و نوآوری وابسته اند. این تکنیک ها به برندها کمک می کنند تا پیام خود را به شیوه ای غیرمنتظره و تاثیرگذار انتقال دهند.
- مخاطبان خود را تعیین کنید: شناسایی دقیق مخاطبان هدف اولین قدم برای موفقیت در کمپین های چریکی است. این کار به برندها کمک می کند تا پیام های خود را به گونه ای طراحی کنند که بیشترین تاثیر را بر گروه های خاص داشته باشد.
- مکان درست را تعیین کنید: انتخاب مکان مناسب برای اجرای کمپین بسیار مهم است. برندها باید فضاهایی را پیدا کنند که به بهترین نحو بتوانند توجه مخاطب را جلب کنند مانند محیط های عمومی، خیابان ها یا مترو.
- خلاق باشید: بازاریابی چریکی بر خلاقیت و نوآوری تکیه دارد. استفاده از ایده های غیرمعمول و غیرمنتظره می تواند توجه زیادی را به خود جلب کند.
- از تمامی ایده ها استقبال کنید: در بازاریابی چریکی، هیچ ایده ای کوچک یا بی اهمیت نیست. هر ایده ای که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند، باید بررسی و پیاده سازی شود.
- ارتباط کمپین تبلیغاتی را با کسب و کار حفظ کنید: کمپین های چریکی باید همواره با هویت برند همخوانی داشته باشند. تبلیغات باید ارزش ها و پیام های برند را به خوبی انتقال دهند.
- ارزیابی و بررسی را فراموش نکنید: پس از اجرای کمپین، برندها باید تاثیر کمپین را ارزیابی کنند. بررسی بازخوردها و نتایج کمپین به برندها کمک می کند تا در آینده بهبودهای لازم را اعمال کنند.
اجرای تکنیک های بازاریابی چریکی به برندها کمک می کند تا پیام خود را به روش های خلاقانه و غیرمنتظره منتقل کرده و تأثیر قابل توجهی بر مخاطب بگذارند. این استراتژی نیازمند ایده های نوآورانه و توانایی پذیرش ریسک است.
نتیجه گیری
بازاریابی چریکی با استفاده از خلاقیت و روش های غیرمعمول، روشی موثر و کم هزینه برای جلب توجه مخاطب است. این سبک بازاریابی به برندها این امکان را می دهد تا با حداقل هزینه ها تاثیر زیادی بگذارند و در ذهن مخاطبان باقی بمانند.
البته این روش نیاز به خلاقیت، ریسک پذیری و هماهنگی کامل با هویت برند دارد. در نهایت، اگر برندها بتوانند به درستی از این تکنیک ها بهره ببرند، می توانند در بازار رقابتی خود به موفقیت های بزرگی دست یابند.

